کد مطلب:381 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:306

احکام طلاق
2498 مردی كه زن خود را طلاق می دهد، باید عاقل و بنابر احتیاط واجب بالغ باشد و به اختیار خود طلاق دهد و اگر او را مجبور كنند كه زنش را طلاق دهد طلاق باطل است و نیز باید قصد طلاق داشته باشد، پس اگر صیغه طلاق را به شوخی بگوید صحیح نیست.



2499 زن باید در وقت طلاق از خون حیض و نفاس پاك باشد و شوهرش در آن پاكی یا در حال نفاس یا حیض كه پیش از این پاكی بوده با او نزدیكی نكرده باشد،و تفصیل این دو شرط در مسایل آینده گفته می شود.



2500 طلاق دادن زن در حال حیض یا نفاس در سه صورت صحیح است: اول: آنكه شوهرش بعد از ازدواج با او نزدیكی نكرده باشد. دوم: آبستن باشد و اگر معلوم نباشد كه آبستن است و شوهر در حال حیض طلاقش بدهد، بعد بفهمد آبستن بوده، اشكال ندارد. سوم: مرد به واسطه غایب بودن نتواند یا برایش مشكل باشد كه پاك بودن زن را بفهمد.



2501 اگر زن را از خون حیض پاك بداند و طلاقش دهد، بعد معلوم شود موقع طلاق در حال حیض بوده، طلاق او باطل است، و اگر او را در حیض بداند و طلاقش دهد بعد معلوم شود پاك بوده، طلاق او صحیح است.



2502 كسی كه می داند زنش در حال حیض یا نفاس است، اگر غایب شود مثلا مسافرت كند و بخواهد او را طلاق دهد، باید تا مدتی كه معمولا زنها از حیض یا نفاس پاك می شوند، صبر كند.



2503 اگر مردی كه غایب است بخواهد زن خود را طلاق دهد، چنانچه بتواند اطلاع پیدا كند كه زن او در حال حیض یا نفاس است یا نه، اگر چه اطلاع او از روی عادت حیض زن یا نشانه های دیگری باشد كه در شرع معین شده، باید تا مدتی كه معمولا زنها از حیض یا نفاس پاك می شوند، صبر كند.



2504 اگر با عیالش كه از خون حیض و نفاس پاك است، نزدیكی كند و بخواهد طلاقش دهد، باید صبر كند تا دوباره حیض ببیند و پاك شود، ولی زنی را كه نه سالش تمام نشده، یا آبستن است، اگر بعد از نزدیكی طلاق دهند، اشكال ندارد،و همچنین است اگر یائسه باشد، یعنی اگر سیده است بیشتر از شصت و اگر سیده نیست بیشتر از پنجاه سال داشته باشد.



2505 هرگاه با زنی كه از خون حیض و نفاس پاك است، نزدیكی كند و در همان پاكی طلاقش دهد، اگر بعد معلوم شود كه موقع طلاق آبستن بوده، اشكال ندارد.



2506 اگر با زنی كه از خون حیض و نفاس پاك است نزدیكی كند و مسافرت نماید، چنانچه بخواهد در سفر طلاقش دهد، باید به قدری كه زن معمولا بعد از آن پاكی، خون می بیند و دوباره پاك می شود، صبر كند.



2507 اگر مرد بخواهد زن خود را كه به واسطه مرضی حیض نمی بیند طلاق دهد،باید از وقتی كه با او نزدیكی كرده، تا سه ماه از جماع با او خودداری نماید و بعداو را طلاق دهد.



2508 طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وكیل كند،آن وكیل باید بگوید: "زوجة موكلی فاطمة طالق".



2509 زنی كه صیغه شده، مثلا یك ماهه یا یك ساله او را عقد كرده اند طلاق ندارد، و رها شدن او به این است كه مدتش تمام شود یا مرد مدت را به او ببخشد،به این ترتیب كه بگوید: " مدت را به تو بخشیدم"، و شاهد گرفتن و پاك بودن زن از حیض لازم نیست.



عده طلاق

2510 زنی كه نه سالش تمام نشده و زن یائسه عده ندارد، یعنی اگر چه شوهرش با او نزدیكی كرده باشد، بعد از طلاق می تواند فورا شوهر كند.



2511 زنی كه نه سالش تمام شده و یائسه نیست، اگر شوهرش با او نزدیكی كند و طلاقش دهد، بعد از طلاق باید عده نگهدارد یعنی بعد از آن كه در پاكی طلاقش داد، به قدری صبر كند كه دوبار حیض ببیند و پاك شود و همین كه حیض سوم را دید، عده او تمام می شود و می تواند شوهر كند، ولی اگر پیش از نزدیكی كردن با او طلاقش دهد، عده ندارد، یعنی می تواند بعد از طلاق فورا شوهر كند.



2512 زنی كه حیض نمی بیند اگر در سن زنهایی باشد كه حیض می بینند، چنانچه شوهرش بعد از نزدیكی كردن او را طلاق دهد، باید بعد از طلاق تا سه ماه عده نگهدارد.



2513 زنی كه عده او سه ماه است، اگر اول ماه طلاقش بدهند، باید سه ماه هلالی یعنی از موقعی كه ماه دیده می شود تا سه ماه عده نگهدارد، و اگر در بین ماه طلاقش بدهند، باید باقی ماه را با دو ماه بعد از آن و نیز كسری ماه اول را از ماه چهارم عده نگهدارد تا سه ماه تمام شود، مثلا اگر غروب روز بیستم ماه طلاقش بدهند و آن ماه بیست و نه روز باشد، باید نه روز باقی ماه را با دو ماه بعد از آن و بیست روز از ماه چهارم عده نگهدارد، و احتیاط مستحب آن است كه از ماه چهارم بیست و یك روز عده نگهدارد تا با مقداری كه از ماه اول عده نگهداشته سی روز شود.



2514 اگر زن آبستن را طلاق دهند، عده اش تا دنیا آمدن یا سقط شدن بچه او است، بنابر این اگر مثلا یك ساعت بعد از طلاق بچه او به دنیا آید، عده اش تمام می شود.



2515 زنی كه نه سالش تمام شده و یائسه نیست، اگر صیغه شود، مثلا یك ماهه یا یك ساله، چنانچه شوهرش با او نزدیكی نماید و مدت آن زن تمام شود یا شوهر مدت را به او ببخشد، در صورتی كه حیض می بیند، باید به مقدار دو حیض و اگر حیض نمی بیند، چهل و پنج روز باید از شوهر كردن خودداری نماید.



2516 ابتدای عده طلاق از موقعی است كه خواندن صیغه طلاق تمام می شود، چه زن بداند طلاقش داده اند یا نداند، پس اگر بعد از تمام شدن عده بفهمد كه او را طلاق داده اند، لازم نیست دوباره عده نگهدارد.



عده زنی كه شوهرش مرده

2517 زنی كه شوهرش مرده، اگر آبستن نباشد، باید تا چهار ماه و ده روز عده نگهدارد یعنی از شوهر كردن خودداری نماید اگر چه یائسه یا صیغه باشد، یا شوهرش با او نزدیكی نكرده باشد، و اگر آبستن باشد باید تا موقع زاییدن عده نگهدارد، ولی اگر پیش از گذشتن چهار ماه و ده روز، بچه اش به دنیا آید، باید تا چهار ماه و ده روز از مرگ شوهرش صبر كند، و این عده را عده وفات می گویند.



2518 زنی كه در عده وفات می باشد حرام است لباس الوان بپوشد و سرمه بكشد و همچنین كارهای دیگری كه زینت حساب شود بر او حرام می باشد.



2519 اگر زن یقین كند كه شوهرش مرده و بعد از تمام شدن عده وفات شوهر كند،چنانچه معلوم شود شوهر او بعدا مرده است، باید از شوهر دوم جدا شود و در صورتی كه آبستن باشد، به مقداری كه در عده طلاق گفته شد برای شوهر دوم عده طلاق و بعد برای شوهر اول عده وفات نگهدارد، و اگر آبستن نباشد، برای شوهر اول عده وفات و بعد برای شوهر دوم عده طلاق نگهدارد.



2520 ابتدای عده وفات از موقعی است كه زن از مرگ شوهر مطلع شود.



2521 اگر زن بگوید عده ام تمام شده، با دو شرط از او قبول می شود: اول:آنكه مورد تهمت نباشد. دوم: از طلاق یا مردن شوهرش به قدری گذشته باشد كه در آن مدت، تمام شدن عده ممكن باشد.



طلاق بائن و طلاق رجعی

2522 طلاق بائن آن است كه بعد از طلاق مرد حق ندارد به زن خود رجوع كند یعنی بدون عقد او را به زنی قبول نماید و آن بر پنج قسم است: اول: طلاق زنی كه نه سالش تمام نشده باشد. دوم: طلاق زنی كه یائسه باشد. یعنی اگر سیده است بیشتراز شصت سال و اگر سیده نیست بیشتر از پنجاه سال داشته باشد. سوم: طلاق زنی كه شوهرش بعد از عقد با او نزدیكی نكرده باشد. چهارم: طلاق زنی كه او را سه دفعه طلاق داده اند. پنجم: طلاق خلع و مبارات، و احكام اینها بعدا گفته خواهد شد. و غیر اینها طلاق رجعی است، كه بعد از طلاق تا وقتی زن در عده است مرد می تواند به او رجوع نماید.



2523 كسی كه زنش را طلاق رجعی داده، حرام است او را از خانه ای كه موقع طلاق در آن خانه بوده بیرون كند، ولی در بعضی از مواقع در كتابهای مفصل گفته شده، بیرون كردن او اشكال ندارد، و نیز حرام است زن برای كارهای غیر لازم از آن خانه بیرون رود.



احكام رجوع كردن

2524 در طلاق رجعی مرد به دو قسم می تواند به زن خود رجوع كند : اول: حرفی بزند كه معنایش این باشد كه او را دوباره زن خود قرار داده است. دوم: كاری كند كه از آن بفهمد رجوع كرده است.



2525 برای رجوع كردن لازم نیست مرد شاهد بگیرد، یا به زن خبر دهد، بلكه اگر بدون این كه كسی بفهمد بگوید: به زنم رجوع كردم، صحیح است.



2526 مردی كه زن خود را طلاق رجعی داده اگر مالی از او بگیرد و با او صلح كند كه دیگر به او رجوع نكند حق رجوع از بین نمی رود.



2527 اگر زنی را دوبار طلاق دهد و به او رجوع كند، یا دو بار او را طلاق دهد و بعد از هر طلاق عقدش كند، بعد از طلاق سوم، آن زن بر او حرام است، ولی اگربعد از طلاق سوم به دیگری شوهر كند، با چهار شرط به شوهر اول حلال می شود، یعنی می تواند آن زن را دوباره عقد نماید: اول: آنكه عقد شوهر دوم همیشگی باشد و اگرمثلا یك ماهه یا یك ساله او را صیغه كند، بعد از آن كه از او جدا شد، شوهر اول نمی تواند او را عقد كند. دوم: شوهر دوم بالغ باشد و با او نزدیكی و دخول كند، و بنابر احتیاط واجب باید انزال شود. سوم: شوهر دوم طلاقش دهد یا بمیرد. چهارم: عده طلاق یا عده وفات شوهر دوم تمام شود.



طلاق خلع

2528 طلاق زنی را كه به شوهرش مایل نیست و مهر یا مال دیگر خود را به او می بخشد كه طلاقش دهد طلاق خلع گویند.



2529 اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.



2530 اگر زنی كسی را وكیل كند كه مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر،همان كس را وكیل كند كه زن را طلاق دهد، چنانچه اسم شوهر محمد و اسم زن فاطمه باشد وكیل صیغه را این طور می خواند: "عن موكلتی فاطمة بذلت مهرها لموكلی محمد لیخلعها علیه" پس از آن بدون فاصله می گوید: "زوجة موكلی خالعتها علی ما بذلت هی طالق" و اگر زنی كسی را وكیل كند كه غیر از مهر چیز دیگری را به شوهر ببخشد كه او را طلاق دهد وكیل به جای كلمه " مهرها" آن چیز را بگوید، مثلا اگر صد تومان داده باید بگوید: "بذلت ماة تومان".



طلاق مبارات

2531 اگر زن و شوهر یكدیگر را نخواهند و زن مالی به مرد بدهد كه او را طلاق دهد، آن طلاق را مبارات گویند.



2532 اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: "بارات زوجتی فاطمة علی مهرها فهی طالق" یعنی مبارات كردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رها است، و اگر دیگری را وكیل كند، وكیل باید بگوید: "بارات زوجة موكلی فاطمة علی مهرها فهی طالق" ودر هر دو صورت اگر بجای كلمه "علی مهرها" "بمهرها" بگوید اشكال ندارد.



2533 صیغه طلاق خلع و مبارات باید به عربی صحیح خوانده شود، ولی اگر زن برای آن كه مال خود را به شوهر ببخشد مثلا به فارسی بگوید: "برای طلاق فلان مال را به تو بخشیدم"، اشكال ندارد.



2534 اگر زن در بین عده طلاق خلع یا مبارات از بخشش خود برگردد شوهر می تواند رجوع كند و بدون عقد دوباره او را زن خود قرار دهد.



2535 مالی را كه شوهر برای طلاق مبارات می گیرد، باید بیشتر از مهر نباشد، ولی در طلاق خلع اگر بیشتر باشد، اشكال ندارد.



احكام متفرقه طلاق

2536 اگر با زن نامحرمی به گمان این كه عیال خود او است نزدیكی كند، چه زن بداند كه او شوهرش نیست یا گمان كند كه شوهرش می باشد باید عده نگهدارد.



2537 اگر با زنی كه می داند عیالش نیست، زنا كند، چنانچه زن نداند كه آن مرد شوهر او نیست، بنابر احتیاط واجب باید عده نگهدارد.



2538 اگر مرد، زنی را گول بزند كه از شوهر طلاق بگیرد و زن او شود، طلاق و عقد آن صحیح است، ولی هر دو معصیت بزرگی كرده اند



2539 هرگاه زن در ضمن عقد با شوهر شرط كند كه اگر شوهر مسافرت نماید، یا مثلا شش ماه به او خرجی ندهد، اختیار طلاق با او باشد، این شرط باطل است، ولی چنانچه شرط كند كه اگر مرد مسافرت كند، یا مثلا تا شش ماه خرجی ندهد، از طرف او برای طلاق خود وكیل باشد، چنانچه پس از مسافرت مرد یا خرجی ندادن شش ماه، خود را طلاق دهد صحیح است.



2540 زنی كه شوهرش گم شده، اگر بخواهد به دیگری شوهر كند باید نزد مجتهد عادل برود و به دستور او عمل نماید.



2541 پدر و جد پدری دیوانه اگر مصلحت باشد، می توانند زن او را طلاق بدهند.



2542 اگر پدر و جد پدری برای طفل خود زنی را صیغه كند، اگرچه مقداری از زمان تكلیف بچه جزء مدت صیغه باشد، مثلا برای پسر چهارده ساله خودش زنی را دو ساله صیغه كند چنانچه صلاح بچه باشد، می تواند مدت آن زن را ببخشد ولی زن دایمی او را نمی تواند طلاق دهد.



2543 اگر از روی علاماتی كه در شرع معین شده، مرد دو نفر را عادل بداند و زن خود را پیش آنان طلاق دهد، دیگری كه آنان را عادل نمی داند بنابر احتیاط واجب، نباید آن زن را برای خود یا برای كس دیگر عقد كند.



2544 اگر كسی زن خود را بدون این كه او بفهمد طلاق دهد، چنانچه مخارج او را مثل وقتی كه زنش بوده بدهد و مثلا بعد از یك سال بگوید: یك سال پیش تو را طلاق دادم و شرعا هم ثابت كند، می تواند چیزهایی را كه در آن مدت برای زن تهیه نموده و او مصرف نكرده است از او پس بگیرد ولی چیزهایی را كه مصرف كرده نمی تواند از او مطالبه نماید.